جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

زن در طريقت کسنزانی

 

خداوند متعال می فرماید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ} ترجمه: “اى مردم، بى گمان، ما همۀ شما را از مرد و زنى (آدم و حوا) آفريديم و شما را ملّتّ ها و قبيله هايى [جداگانه] قرار داديم تا همديگر را بشناسيد، مسلمّاً گرامى ترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست”.
از آغاز، اسلام بین مرد و زن تفاوتی قائل نشده مگر در عمل صالح یعنی تقوای الهی. ادای حقوق زن، قرار دادن او در جایگاه شایسته‌ و احترام به پیامِ مادری که بر دوش دارد، از مسائلی بود که اسلام به آن توجه داشت و به تحقیر زن و از بین بردن حقوق او در آزادی عقیده و مشارکت، که در دوران جاهلیت رایج بود، نکوهش می‌ کرد. حضرت خدیجه، که به دلیل نسب اصیل، پاکی، علم و تقوای خود، لقب “سیده زنان قریش” را به دست آورده بود، نقش بزرگی در حمایت از پیامبر اسلام و گسترش دعوت اسلامی با تمام دارایی‌ های گرانبهایش ایفا کرد. او با تلاش‌ های فراوان خود در راه تثبیت عقیده توحید، به عضوی فعال و زنی مشارکت‌ کننده با تمام وجود در میدان عمل و جهاد در کنار مردان مسلمان تبدیل شد. همچنین حضرت زهرا علیها السلام نیز همراه با مسیر رسالت محمدی رشد کرد و چشمانش به وحی و نور نبوت باز شد. او با ایمان و عقیده کامل به پدرش پیوست و در وقایع سخت و دردناک شرکت کرد و در خانه‌ اش نمونه‌ ای بی‌ نظیر از زن مؤمنه و پرهیزگار بود؛ در عبادت، تسبیح، جهاد و صبر. او و حضرت عایشه از صادق‌ ترین روایت کنندگان حدیث نبوی بودند، همانند صحابه راوی حدیث.. و به همین دلیل لقب “سیده زنان عالمین” را به دست آورد. چگونه چنین نباشد؟ در حالی که او دختر پیامبر خدا و نور چشم اوست، و پیامبر درباره‌ اش فرموده است: “فاطمه پاره ‌ای از وجود من است، محبت او محبت من و خشم او خشم من است.”

همچنین زنان پیامبر، همگی مؤمنانی بودند که تعالیم دین اسلام را به زنان مسلمان منتقل می‌ کردند. آنان بسیار به تسبیح مشغول بودند و برای تسبیح از سنگریزه‌ ها و هسته‌ ها استفاده می‌ کردند. آن‌ ها در آزمون بزرگی قرار گرفتند، زمانی که بین خدا و رسولش و زینت‌ های دنیا مخیر شدند. همه‌ ی آنان در این آزمون موفق شدند و خدا و رسولش را برگزیدند و بدین‌سان لقب “امهات المؤمنین” را به دست آوردند:
{يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحاً جَمِيلاً} (2 ). ترجمه: “اى پيامبر، به همسرانت بگو: اگر اين گونه ايد كه زندگى دنيا و زينت آن را مى‌ خواهيد، پس بياييد تا شما را [از مال] بهره مند كنم (مهريه تان را بدهم) و به شايستگى رهايتان كنم”.
زن مسلمان نیز مجاهد و صابر بود و همراه با همسرش، به دلیل ایمان به صداقت پیامبر اسلام، آزارها را تحمل می‌ کرد. بسیاری از زنان همراه با همسرانشان از مکه به دلیل حفظ دین حنیف مهاجرت کردند و از جمله مهاجرین، حضرت رقیه دختر پیامبر خدا بود که همراه با همسرش حضرت عثمان بن عفان به حبشه مهاجرت کرد. زن مسلمان در فداکاری و جهاد در راه خدا پیشگام بود، به طوری که سمیه اولین شهید در اسلام بود و نسیبه انصاریه و خوله بنت الأزور و بسیاری دیگر از زنان نیز در راه خدا فداکاری‌ های زیادی کردند.

قرآن کریم از همان ابتدا بین زن و مرد تفاوتی قائل نشده مگر در تقوا و او را در کنار مرد ذکر کرده است. خداوند می‌ فرماید: “وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَـئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ” (آیه 3). ترجمه: “و آنهايى كه اهل ايمان هستند مرد يا زن، اگر كار خوبى انجام دهند، وارد بهشت خواهند شد و به اندازۀ پوستۀ هستۀ خرمايى به آنها ستم نمى‌شود” و نیز می‌ فرماید: “وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِيماً” (آیه 4). ترجمه: “و مردان و زنان حافظ عفت و مردان و زنانى كه بسيار به ياد خدا هستند، براى همۀ آنها خداوند بخشش و پاداش بزرگى آماده ساخته است” و نیز می‌ فرماید: “فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ” (آیه 5). ترجمه: “با آنان بیعت کن و از خدا برای آنان آمرزش بخواه؛ زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.”

از حقایق واضح و ثابت تجربه شده‌ ای که هیچ عارفی نمی‌ تواند آن را انکار کند، این است که حقیقت طریقت کسنزانی پیروی از منهج روحانی کامل پیامبر اسلام است. این طریقت یک فرقه دینی یا سیاسی نیست، بلکه هسته و نقطه شروع حقیقی اسلام و منبعی پایان‌ ناپذیر است.

از آنجایی که پیامبر خدا در تمام صفات و حرکات و اعمال بزرگ او نمایانگر قرآن بود، به قرآن ناطق تبدیل شد، همان‌ طور که حضرت عایشه رضی‌ الله‌ عنها او را توصیف کرد. وقتی از او درباره اخلاق پیامبر سؤال شد، پاسخ داد: “اخلاق او قرآن بود.” بنابراین، طریقت علویه قادریه کسنزانی کاربرد عملی و روحانی نصوص قرآن در تمام جوانب آن است. طریقت، که نمایانگر قرآن است، به زن جایگاه ویژه‌ ای داده و نقش شرافتمندانه‌ ای در مشارکت با مرد در تشکیل خانواده و تربیت آن بر پایه ارزش‌ های والای اسلام و حفاظت از حقوق زن و تضمین امنیت او دارد.

این پیوند مقدس که بین زن و شوهر بر اساس تفاهم، آزادی انتخاب و علاقه متقابل شکل می‌ گیرد، از نظر طریقت کسنزانی نخستین پایه برای موفقیت ازدواجی است که بر اساس پیروی از سنت پیامبر (ص) به منظور حفظ نسل و استمرار عبادت خداوند تعالی بنا شده است، نه برای تحقق تمایلات شهوانی موقت که سپس بر اساس توافق قبلی به جدایی منجر شود. چنین اعمال ناپسندی از نظر شرع، قانون و عرف ممنوع و باطل است و به اسلام خدمتی نمی‌ کند، بلکه به کرامت زن لطمه می‌ زند و از ارزش او که نیمی از جامعه است، می‌ کاهد.
زن نقش تربیتی برجسته‌ ای دارد، زیرا یکی از ستون‌ های اساسی است که ساختار خانواده اسلامی بر آن استوار است. طریقت کسنزانی او را نقطه شروعی برای تربیت نسل‌ های مسلمان می‌ داند. زن به عنوان مدرسه‌ ای عمل می‌ کند که در آن گروهی از مردان مؤمن تربیت می‌ شوند، کسانی که به سلاح ایمان مسلح هستند؛ از مجاهدان، علما و فقهای برجسته گرفته تا فرماندهان و دلاورانی که خداوند به دست آنان سرزمین‌ ها و مملکت ها را فتح کرد.

اگر زن مسلمان با اصول، ارزش‌ ها و آموزه‌ های بلند مرتبه اسلام آشنا و پربار شود، به الگوی برتر و نمونه‌ ای ایده‌آل تبدیل می‌ شود. تأثیرات مثبت او به‌ وضوح در فرزندان و خانواده‌ ای که به هدایت دین حنیف اسلام پایبند است، منعکس می‌ شود. چنین خانواده‌ ای با اخلاق نیکو، جامعه‌ ای متمدن ایجاد می‌ کند که در آن صلح، آرامش و زندگی‌ ای شاد و هماهنگ برقرار است؛ جامعه‌ ای اسلامی متحد که طریقت کسنزانی آن را هدفی والا برای دستیابی به پیشرفت‌ های فرهنگی و انسانی در همه سطوح و زمینه‌ ها می‌ داند.

از این رو، هدف طریقت و نقش برجسته آن تشکیل خانواده‌ ای صحیح و مستحکم است که بنیانی قوی و اساسی ثابت دارد. این امر تنها از طریق زن فضیلت مندی که به جنبه‌ های روحانی اسلامی آراسته است، ممکن می‌ شود؛ زنی که نوری درخشان است و راه را برای فرزندانش روشن می‌ کند و آنان را به سوی مسیر راست و عدالتی که خداوند متعال برای انسان‌ ها برگزیده است، هدایت می‌ کند تا رسالت خلافت را در زمین به انجام برسانند.
زن مسلمان علاوه بر حمل پیامِ مادری، عبادت خداوند را ادامه داد و به پیامبری حضرت محمد (ص) ایمان داشت. زنانی نیز نمایان شدند که در ایمان و عقیده برجسته بودند و راه صوفیه را پیمودند، مانند رابعه عدویه، رابعه شامیه، معاذه عدویه و بسیاری دیگر. هر یک از آنان دارای احوال، مقامات، مکاشفات و مشاهدات خاص خود بودند. در این میان، رابعه عدویه که نخستین زنی بود که در دوران اموی با عشق الهی به سرود برخاست و روح خود را از عالم مادیات فرا برد، برجسته شد. او نه تنها در سرزمین بین‌ النهرین، بلکه در هر زمان و مکانی که از اهل ورع، تقوا، زهد و عبادت یاد می‌ شود، نامش مطرح است. رابعه عدویه و هم‌ پیمانانش که راه حق را پیمودند، ثابت کردند که زن با اخلاص، پاکی و شفافیت می‌ تواند از بسیاری از مردان برجسته در علم، معرفت، تقوا و ورع پیشی بگیرد و در مسابقه تقرب به درگاه الهی اولویت یابد.

سیر زنان صوفی به رابعه عدویه و هم‌ پیمانانش محدود نشد، بلکه این مسیر ادامه یافت و نسل به نسل زنان بسیاری که ارواح‌شان تعالی یافته و نفس‌ هایشان تزکیه شده بود، با زبان‌ هایی پاک از گناهان و دلی سرشار از عشق الهی، به رقابت مشروع در دستیابی به درجات عالی پرداختند. آنان در برابر وسوسه‌ های دنیوی و تمایلات نفسانی ایستادند و عشق آنان به خداوند با تقوا و ورع آمیخته بود، در حالی که اشتیاقشان به عالم ملکوت اوج گرفت.

زن کسنزانی نیز همواره بهره‌ی فراوانی از عشق به خداوند داشته و قلبش با ایمان سرشار بوده است. او عبادت می‌ کند، ذکر می‌ گوید و در درجات ترقی می‌ کند و در کنار این، مرشد و مربی مریدات است، تکیه‌ ها را مدیریت می‌ کند و در جلسات آموزش دینی شرکت می‌ کند. این امر به دلیل این است که طریقت کسنزانی ادامه‌ی رسالت پیامبر اعظم (ص) است و روح اسلام را دوباره زنده می‌ کند. در این طریقت، تفاوتی بین زن و مرد قائل نمی‌ شوند و به هر کدام وظایف و آزادی‌ های خود را در سلوک می‌ دهند، همان‌ طور که در اسلام نیز چنین است. با تقوای بیشتر، فرد نزد خداوند گرامی‌ تر است.

برابری زن و مرد در حقوق و وظایف دینی و مشارکت عملی در زندگی عمومی از آغاز خلقت نمایان است، چنانکه خداوند فرمود: {وَقُلۡنَا يَـٰٓـَٔادَمُ ٱسۡكُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُكَ ٱلۡجَنَّةَ}، ترجمه: “و گفتیم: ای آدم، تو و همسرت در بهشت سکونت گزینید” (آیه 6). این آیه کریمه به مشارکت واقعی زن با مرد در زندگی، چه در سختی و چه در آسانی، اشاره دارد. دشمنان اسلام که اسلام را به‌ طور معاصر درک نکرده‌ اند، آن را متهم کرده‌ اند که بین مرد و زن در زمینه‌ های اجتماعی تفاوت قائل شده است، با استناد به آیه کریمه: {الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ} ترجمه: “مردان سرپرست زنان هستند” (آیه 7). کلمه “قوامون” به معنای “زیاد قیام‌ کننده” است، یعنی وظیفه مرد از نظر اجتماعی با وظیفه زن متفاوت است. وظیفه مرد تأمین معیشت و حفاظت کافی از خانواده‌ اش در برابر خطرات است، نه اینکه مرد حق کنترل بر آزادی زن در ابراز نظر یا انجام وظایف اساسی را داشته باشد، مگر در مواردی که معصیت خدا نباشد.

اسلام به زن آزادی کار و تصدی مناصب را اعطا کرده و زنان زیادی در عرصه‌ های ادبی و علمی برجسته شدند. فقها به جز امامت کبری – یعنی خلافت – در حقوق بین زن و مرد تفاوتی قائل نشده‌ اند. به عنوان مثال، روایت شده است که عمر بن خطاب زنی به نام شفاء را به عنوان ناظر بازار منصوب کرد. همچنین، امام ابو حنیفه اجازه داده است که زن قاضی امور مالی باشد و برخی دیگر از ائمه اجازه داده‌ اند که زن در همه امور قضاوت کند. ابن حزم نیز این مساوات را بر اساس آیه کریمه تأیید کرده است: {وَإِذا حَكَمتُم بَينَ النّاسِ أَن تَحكُموا} ترجمه: “چون میان مردم داوری می‌ کنید به عدالت داوری کنید”. (8)
“این به طور کلی برای مردان و زنان است” (9)
این امر نشان می‌ دهد که اسلام فرصت‌ های عقلانی و تربیتی برای زن مسلمان فراهم کرده است، و اگر زن به‌ خوبی از این فرصت‌ ها بهره‌ برداری كند، می‌ تواند به بالاترین مراتبی که برای مردان مقدر شده است، دست یابد. اسلام زن را از سطح رفتار حیوانی به سطح علوم برتر ارتقا داده است، و این کار را با دعوت به آموزش زن و توجه به فرهنگ و تربیت او انجام داده و برای او زمینه‌ های گسترده‌ ای از کار را فراهم کرده است. اسلام همچنین ورود زن به میادین کاری که با طبیعت او سازگار است را جایز دانسته است. پیامبر اکرم (ص) فرمود: “طلب علم بر هر مسلماني (زن و مرد) واجب است.”

توجه و تعهد طریقت کسنزانی به آموزش اصول دین و عبادت به زنان و ایجاد فرصت‌ های مساوی برای زنان و مردان، به دلیل اهمیت این اصل در اسلام است، زیرا عبادت و تقوا امری الهی است که به همه بندگان توصیه شده است. خداوند متعال می‌ فرماید: {وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ } ترجمه: “و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند” (10 ).

پانویس ها :

– الحجرات : 13 .
2 – الأحزاب : 28 .
3- النساء : 124 .
– الأحزاب : 35 .
5- الممتحنة : 12 .
– البقرة : 35 .
7 – النساء : 34 .
– النساء : 58 .
9 – د . صبحي المحمصاني – أركان حقوق الإنسان ص 297 بتصرف .
– الذاريات : 56 .

منبع : از کتاب الطريقة العلية القادرية الكسنزانية – حضرة السيد الشيخ محمد الكسنزان الحسيني .

 

آخرین مطالب

تلگرام
WhatsApp
چاپ

الَّلهُمَّ صَلِّ على سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ ٱلوَصــفِ وَٱلوَحْيِ وَٱلرِّسَالَةِ وَٱلحِكْمَةِ وَعَلى آلِهِ وَصَحـبِهِ وَسَلِّمْ تَسليماً