جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مقامات در طريقت كسنزانی – رجاء (اميد در طلب)

درخواست چیزی با فروتنی و تردید زمانی است که طالب احساس می‌ کند چیزی را درخواست می‌ کند که شایسته آن نیست، اما امیدوار است و در انتظار کرم کسی که از او درخواست کرده است، تا به آنچه می‌ خواهد برسد. واقعیت امیدواری، تعلق قلب به چیزی است که در آینده به دست خواهد آمد و این تعلق به نوبه خود موجب سعی و تلاش می‌ شود، به ویژه اگر کرم آن کسی که از او درخواست کرده است، شناخته شده باشد. در این صورت، طالب برای جلب رضایت او به شدت تلاش می‌ کند، اما اگر در درخواست جدیت نداشته باشد، امیدواری به رؤیا و غروری منجر به کسالت می‌ شود.

امید مؤمنان به خداوند در آیات بسیاری آمده است، از جمله فرمایشات خداوند: (من كان يرجو لقاء الله فإن أجل الله لآت) ترجمه: “هر که امید دیدار [پاداش و مقام قرب] خدا را دارد [باید در عرصه طاعت و عبادت بکوشد]؛ زیرا زمان معین شده [از سوی] خدا [که روز قیامت است] حتماً آمدنی است” (1)، و همچنین: (إن الذين آمنوا والذين هاجروا وجاهدوا في سبيل الله أولئك يرجون رحمة الله) ترجمه: “كساني كه ايمان آورده و كساني كه هجرت كرده و در راه خدا جهاد نموده‏ اند، آنها اميد به رحمت پروردگار دارند” (2)، و همچنین: (فمن كان يرجو لقاء ربه فليعمل عملاً صالحاً ولا يشرك بعبادة ربه أحداً) ترجمه: ” پس هر كس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نسازد”(3). امیدواری امری ستودنی است به شرط آنکه ترس بر آن غالب نشود، چرا که ترس، پیش‌ بینی وقوع امور ناخوشایند در آینده است. اگر ترس غالب شود، تصور بنده از پروردگارش بد می‌ شود – خدا نخواسته – همان‌ طور که ترس از محبوب باعث تنهایی از محبوب می‌ شود و این نادرست است. همچنین، امید نباید به اندازه‌ ای باشد که شخص را به حدی از معصیت و سوء ظن بکشاند، زیرا امید به تنهایی ممکن است باعث خودپسندی و بد رفتاری شود.
و رجاء از ترس به وجود می ‌آید؛ زیرا اگر ترس از پیش‌ بینی آسیب وجود نداشت، رجاء به آمرزش و رحمت به وجود نمی‌ آمد. این رجاء مربوط به مردم عادی است که میان عمل نیکو و امید به پذیرش آن، و عمل بد و امید به آمرزش آن، نوسان دارند. اما رجاء عاشقان، به گونه‌ای دیگر است؛ آنان از عذاب نمی‌ ترسند، زیرا برایشان واضح است که خداوند آن‌ها را دوست دارد. این حالت اهل طریقت است که رجاء آن‌ها در نزدیکی به جلیل و در قلوب آرام و مطمئن است، نه ترسناک. رابعۀ عدویه می‌ گفت: «من او را نه از ترس آتش و نه از طمع بهشت عبادت نکردم»، (4) لذا در اینجا رجاء به مشاهده جلیل و نزدیک شدن به حضور او است.

ترکیب رجاء و ترس در قلب بنده، در گفتار رسول الله ﷺ آمده است: «اگر رجاء و ترس در قلب کسی از مؤمنان جمع شوند و در هنگام مرگ، خداوند به او آنچه را که امیدوار است عطا کرده و از آنچه که می‌ ترسد دور کند.» (5)

و خداوند متعال بر اساس گمان بنده به او است؛ اگر گمان او خوب باشد، خداوند نیز خوب خواهد بود. با اینکه رحمت خدا وسیع و مغفرت او عظیم است، او نیز عذاب سخت و انتقام‌ جو است، پس جایز نیست بنده اجازه دهد که خود را به نام امید و رحمت به گناه وا دارد.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «ترس مراقب قلب است و رجاء شفیع نفس. وکسی که به خداوند آگاه باشد، به خدا راضی و امیدوار است، و این دو، دو بال ایمان هستند که بنده را به سوی رضایت خدا پرواز می‌ دهند و چشمان عقل او به واسطه آنها به وعده و عذاب خداوند نگاه می‌ کند. ترس، نشانه عدالت خداوند است و از عذاب او دوری می‌ کند، در حالی که امید، دعوت‌ کننده به فضل خداست و قلب را زنده می‌ سازد و ترس نفس را می‌ میراند. پیامبر اکرم (صلى الله عليه وسلم) فرمودند: «مؤمن میان دو ترس است؛ ترس از آنچه که گذشته و ترس از آنچه که در پیش است.» و با مردن نفس، قلب زنده می‌ شود و با زنده بودن قلب، به راست‌ گویی دست می‌ یابد. کسی که خدا را با میزان ترس و امید عبادت کند، گمراه نمی‌ شود و به آنچه که برای اوست می‌ رسد. چگونه ممکن است بنده خطا کند در حالی که نمی‌ داند پرونده‌ اش چگونه بسته می‌ شود و عملش برای استحقاقش کافی نیست و قدرت بر چیزی ندارد و خالی است؟ چگونه ممکن است امیدوار نباشد در حالی که خود را ناتوان می‌ داند و در دریاهای نعمت‌ های خداوند غرق شده است، نعمت‌ هایی که قابل شمارش نیستند، و عاشق، پروردگارش را با امید به واسطه مشاهده حالاتش با چشمان بیداری عبادت می‌ کند.» (6)

(و رجاء، امیدی است که انسان با آن زنده می‌ شود و اگر امید نباشد، عمل وجود نخواهد داشت. امید انگیزه‌ ای برای تلاش و لذت بردن از عمل است و در آن عمل، گشایش قلب برای عمل و تشویق به افزایش انواع عبادات مختلف وجود دارد. امید به آمرزش، منجر به توبه و امید به پاداش منجر به افزایش عمل می‌ شود.) (7)

ابن قیم الجوزیه می‌ گوید: «بلکه وحی برای منفعتی گفته شد و آن این است که حرارت ترس را سرد می‌ کند، بلکه فایده‌ های زیادی دیگر نیز دارد از جمله نمایاندن عبودیت و نیاز به آنچه که از خداوند انتظار می‌ رود و اینکه بنده هرگز از فضل و احسان او بی‌ نیاز نیست. همچنین، خداوند از بندگانش دوست دارد که به او امید داشته باشند، از فضل او درخواست کنند، زیرا او پادشاه حقیقی و بخشنده است، بخشنده‌ تر از آنچه که درخواست شده و وسیع‌ تر از آنچه که عطا شده است. و محبوب‌ ترین چیز برای بخشنده این است که از او امید داشته باشند و از او درخواست کنند. در حدیث آمده است: «کسی که از خداوند درخواست نکند، بر او خشم می‌ آید.» و همچنین امید، راهی است که بنده را در مسیر به سوی خدا هدایت می‌ کند، مسیر را برای او لذت‌ بخش می‌ سازد، او را به تلاش و مداومت تشویق می‌ کند. امید، بنده را در آستانه محبت قرار می‌ دهد؛ زیرا هرچه امید بیشتر شود و آنچه که به دنبالش است تحقق یابد، محبت او به خداوند افزایش می‌ یابد، شکرگزاری و رضایت از او بیشتر می‌ شود و شناخت بیشتری از خداوند و نام ها و معانی آن‌ ها به دست می‌ آورد. و به آنها تمسک می کند، زیرا طالب اسماء الحسنى را می پرستد و با آنها دعا می کند.

ابن عجیبه می‌ گوید: “امید عمومی (خوش‌ عاقبتی با دریافت پاداش)، امید خاصان (دریافت رضایت و نزدیکی)، و امید خاص‌ ترین خاصان (توانایی مشاهده و افزایش ترقی در اسرار ملک معبود) است.” (8)

و مؤمن دو امید از دو ترس دارد:
– ترس از عمل گذشته، اگر نیکو بوده است، امید به قبول آن و اگر بد بوده است، امید به آمرزش آن.
– ترس از عمل آینده که انجام خواهد داد، او امیدوار است که عملش صالح و پذیرفته باشد زیرا نمی‌ داند پایان کارهایش چگونه است. پس امید به این است که خداوند او را از عمل بد دور کند یا اگر بر او نوشته شده است، بیامرزد.

پانویسی ها:

(1) العنكبوت :5 .
(2) البقرة : 218 .
(3) الكهف : 110 .
(4) ماسينيون – التصوف الإسلامي .
(5) در رياض الصالحين روایت شده است .
(6) عادل خير الدين – العالم الفكري للإمام جعفر الصادق – ص307.
(7) محمد هشام – مدارج السالكين عند الصوفية – ص732 .
(8) ابن عجيبه – معراج التشوف- ص6 .

منبع :
سيد شيخ محمد كسنزانی -كتاب طريقت عليه قادري كسنزاني – ص225- 227 .

 

آخرین مطالب

تلگرام
WhatsApp
چاپ

الَّلهُمَّ صَلِّ على سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ ٱلوَصــفِ وَٱلوَحْيِ وَٱلرِّسَالَةِ وَٱلحِكْمَةِ وَعَلى آلِهِ وَصَحـبِهِ وَسَلِّمْ تَسليماً