جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فعالیت های خارق العاده درویشی و آسیب به جسم

 

 

عده ای از آن ها میگویند: اسلام آسیب رساندن به جسم را مطابق آیه ( وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَة : و با دست خود، خود را در مهلکه نیفکنید)، حرام نموده است. پس چگونه تضاد فعالیت های خارق العاده درویشان (که جزو مظاهر واضح آسیب رساندن به جسم است) با این آیه را توجیه میکنید؟

 

در جواب میگوییم:

اسلام هرگز چنان که اینان توهم میکنند آسیب رساندن به جسم را حرام نکرده است، که اگر اینگونه بود جهاد در راه خدا واجب نمیشد، زیرا در جهاد جسم انسان نه تنها در معرض آسیب، بلکه در معرض قتل نیز قرار میگیرد و خداوند تعالی درباره ناخشنودی برخی درباره این مساله میفرماید: (كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ: حکم جهاد بر شما مقرّر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار و مکروه است، لکن چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن باشد).

خداوند متعال، کسی که با جان خود با او بیعت نماید و در راه او مبارزه کند را ستوده و این امر را در تمام کتب آسمانی ذکر کرده و به ایشان وعده بهشت داده است. خداوند سبحان میفرماید: (إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ : همانا خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنها در راه خدا جهاد می‌کنند پس (دشمنان دین را) به قتل می‌رسانند و (یا خود) کشته می‌شوند، این وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده، و از خدا با وفاتر به عهد کیست؟ پس از این معامله‌ای که کردید بسی شاد باشید که این به حقیقت سعادت و فیروزی بزرگ است.)

 نام آن را عهد نهاده است و به هر که را به این عهد وفا کند مژده پیروزی بزرگ داده است و فرموده است: ( وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيم: و از خدا با وفاتر به عهد کیست؟ پس از این معامله‌ای که کردید بسی شاد باشید که این به حقیقت سعادت و فیروزی بزرگ است.)

پس آیا میتوان گفت که این مرگ در راه خدا حرام است چون آسیب رساندن به نفس محسوب میشود؟

بدون شک هر کس قائل به این سخن، یا معتقد به آن باشد از حدود کتاب خدا و سنت مطهر خارج شده است، چرا که در این متون مقدس بارها چه به صورت واجب و چه مستحب بر جهاد و جنگ و تحمل مشقت در راه خدا که همگی از مظاهر آسیب جسمی بودی و حتی خارج از درک عقل انسان و فطرت بشری  می باشند تاکید شده است. همچنین بر ضرورت تحمل کردن اذیت و آسیب بر نفس برای رسیدن به اهداف والا به وضوح تاکید شده است.

 این مساله به استدلال زیادی نیاز ندارد و تحریم(حرام اعلام کردن) آسیب رساندن به نفس چه از لحاظ شرعی و چه از لحاظ عقلی امری مردود است.

اما تحریمی در خصوص آسیب و سایر امور دینی وجود دارد که خداوند متعال درباره آن میفرماید: (وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ : هرگز نفس محترمی که خدا قتلش را حرام کرده مکشید مگر آنکه به حکم حق مستحق قتل شود)

اما خداوند متعال حتی در این باره هم به صورت مطلق حکم نداده و استثنای (مگر آنکه به حق باشد) را قائل شده است.

حال که مشخص شد آسیب رساندن به نفس حرام است مگر آنکه به حق باشد، اجازه دهید سوال را طور دیگری مطرح کنیم: آیا ضرباتی که دراویش به جسمشان وارد میکنند در زمره بخش حرام این امر قرار دارد یا بخش حق آن؟

در جواب میگوییم

اموری که در آن آسیب رساندن به جسم مجاز و حتی از لحاظ شرعی واجب است عبارت است از:

  • اگر به قصد دفاع از نفس، مال یا زمین انجام گیرد.
  • اگر به قصد دفاع از دین یا وطن انجام گیرد.
  • اگر به قصد ترویج اسلام در جهان یا تثبیت ایمان در دلها انجام گیرد.

همان طور که صحابی جلیل خالد بن ولید در رویداد نوشیدن سم انجام دادند. رویدادی که در زمان خلافت ابوبکر رضی الله عنه اتفاق افتاد و در آن از خالد بن ولید تقاضای کاری خارق العاده کردند و پس از اینکه پذیرفت، عبدالمسیح را با سم ساعت نزد او فرستاند. خالد به او گفت: آوردی؟ سپس در راحتی کامل جام زهر را گرفت و گفت:” بسم الله وبالله رب الأرض والسماء ، بسم الله الذي لا يضر مع اسمه داء” و از آن زهر نوشید. سپس عبدالمسیح به نزد قوم خود بازگشت و گفت:

ای قوم! سم ساعت را خورد و آسیبی به وی نرسید. با آنها صلح کنید که این امر از آن ایشان است.

حال ما میپرسیم:

آیا آنچه درویشیان انجام میدهند برای نشر اسلام بین ملحدین و مشرکین و کفار از طریق اثبات وجود و یکتایی خداوند متعال و صحت رسالت محمدی (که با قدرت روحی خود یاری دهنده ایشان است و اگر این قدرت نبود این ضربات باعث درد و مرگ ضارب میشد) نیست؟

آیا هدف آنچه دراویش انجام میدهند ارشاد مردم به راه هدایت و تثبیت ایمان در قلوب آنها نیست؟

آیا ترویج اسلام و تثبیت ایمان ارزش چنین فعالیت هایی را ندارد؟

آیا این فعالیت ها در مرزهای آسیب های نفسی مجاز شرعی در راه خدا قرار نمی گیرند؟

بله قطعا جواب سوال های بالا مثبت است. حال چه کسی مجاهد باشد و با شمشیرش مشقت راه های دور و جنگ و خطر مرگ و زخمی شدن در راه ترویج دین را قبول کند و چه مجاهد آسیب رساندن به نفس خود باشد و با آسیب رساندن به جان خود (چون خالد بن ولید که سم نوشید) و یا چون درویشیان در حلقه های درویشی کارهای خارق العاده انجام دهد، هیچکدام تفاوتی ندارند و همه یک فضیلت دارند.

فعالیت های خارق العاده درویشی اعم از ضربت زدن به جسم با اجسام تیز یا خوردن سم یا تماس مستقیم با جریان برق و … تنها بر شجاعت و فداکاری آشکار پیروان طریقت کسنزانی ما دلالت دارد زیرا هر کس مرید نباشد و دست به چنین فعالیت هایی بزند بدون شک دچار مشکل بزرگ و مرگ میشود.

این اقدام فداکارانه در جهت ترویج اسلام و تثبیت ایمان دلالتی آشکار بر عمق ایمان راسخ و شجاعت بارزی دارد که نشانگر صورتی زنده و نوگرا از جهاد اصحاب رسول الله است. اصحابی که برای شهادت در راه خدا اشتیاق فراوان داشتند و خداوند حیات را به آنان هدیه داد.

با این حال ضروری است به دو نکته اشاره کنیم:

اول:  انجام فعالیت های خارق العاده در طریقت، هرگز از طرف طریقت به عنوان یک واجب بر  مریدان فرض نشده است زیرا این فعالیت ها وسیله هستند، نه غایت و هدف. مشایخ طریقت از اجازه دادن به مریدان جهت انجام این کارها چیزی جز ارشاد و راهنمایی خلق و دعوت ایشان برای بازگشت به راه حق و راه صواب و وارد کردن آنها به مسلک طریقت نیست؛ خداوند تعالی در این باره میفرماید:( ادع الى سبيل ربك بالحكمة والموعظة الحسنة: (ای رسول ما خلق را) به حکمت (و برهان) و موعظه نیکو به راه خدایت دعوت کن)

و در حالت ارشاد و راهنمایی، مرید میزان این فعالیت ها را تعیین میکند. یعنی اگر تشخیص داد که ارشادش برای شخصی معین یا مجموعه ای از مردم اگر با بعضی فعالیت های خارق العاده خاص در طریقت ما همراه شود تاثیری عمیق خواهد داشت، لازم است که این فعالیت ها را انجام دهد.

دوم: هدف این ضربه ها آسیب رسیدن به درویشیان نیست (ولو اینکه میزان ثواب بسته به میزان مشقتی است که در راه خدا تحمل میشود)، بلکه هدف اساسی ارشاد و راهنمایی مردم است. بنابراین قدرت روحی مشایخ طریقت کسنزانی قدرتی نامحدود در حفاظت از کسانی دارد که دست به انجام این فعالیت های خارق العاده میزنند. این قدرت خارق العاده دردهای مرید را بشدت کاهش میدهد و باعث اصلاح فوری بافت های از دست رفته و التیام زخمهای وی میگردد یا باعث میشود جسمش در برابر آتش و سموم انواع عقرب و مار و … مقاوم گردد.

تلگرام
WhatsApp
چاپ

الَّلهُمَّ صَلِّ على سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ ٱلوَصــفِ وَٱلوَحْيِ وَٱلرِّسَالَةِ وَٱلحِكْمَةِ وَعَلى آلِهِ وَصَحـبِهِ وَسَلِّمْ تَسليماً