جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

علیت از دیدگاه اسلام

مبدأ عليت در فلسفه اسلامی به صورت زیر تعریف می‌ شود: (هر رویداد نیازمند یک علت است) و از این اصل دو نتیجه به دست می‌ آید:

1)حتميت: برای هر رویداد علت کافی وجود دارد و با وجود این علت رویداد اتفاق می‌ افتد.

2)پیوستگی طبیعت: این مفهوم بدان معناست که علل مشابه نتایج مشابهی را به دنبال دارند.

نمی‌ توان این دو نتیجه را از اصل عليت عمومی جدا نمود و خروج از آنها منجر به خروج از اصل عليت می‌ شود. قرآن کریم نیز صحت اصل عليت عمومی را تایید می‌ کند. به عنوان مثال، اغلب آیات قرآنی درباره الگوهای ثابتی که خداوند آنها را در کائنات بنیاد نهاده است صحبت می‌ کنند “سُنَّةَ اللهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدِيلًا” (سوره الأحزاب – آیه ۶۲). “این سنّت خدا (و طریقه حقّ) است که در همه ادوار امم گذشته برقرار بوده (که منافقان و فتنه انگیزان را رسولان حق به قتل رسانند) و بدان که سنّت خدا هرگز مبدّل نخواهد گشت.”
وی همچنین تصریح می کند که نظام حوادث در طبیعت به قدر معلوم و مشخصي پیش می رود و به هر موجود آفریده شده ای به شکل حساب شده، مدتی معین داده شده است: {وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ} “و هیچ چیز در عالم نیست جز آنکه منبع و خزانه آن نزد ماست ولی ما از آن بر عالم خلق الاّ به قدر معین (که مصلحت است) فرو نمی‌فرستیم.” سوره حجر (آيه ٢١)

قرآن مصادیق فراوانی دارد که در آنها به عوامل واسطه ای در وقوع بعضي حوادث اشاره شده است: {وَاللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا} “و خدا از آسمان باران را فرستاد تا زمین را پس از مرگ زنده کرد” سوره نحل( آیه ٦٥)، {وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ } “و ما بادهای باردار کننده (رحم طبیعت) را فرستادیم” سوره حجر( آیه ۲۲).
وجود الگو های خاصی در طبیعت دلیلی بر وجود قوانین طبیعی است و این به نوبه خود بیانگر اعتبار اصل علیت است، اما این موضوع به معنای مستقل بودن کامل واقعیات از خداوند نیست، بلکه به این معناست که همه چیز به خواست خدا حاصل می شود؛ اما با اسباب ثانویه. شاید شاهد این مطلب را قرآن به شکل ذیل بیان می کند: {وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا ۚ كَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ} “زمین پاک نیکو گیاهش به اذن خدایش (نیکو) بر آید، و از زمین خشنِ ناپاک بیرون نیاید جز گیاه اندک و کم‌ثمر. این گونه ما آیات (قدرت) را به هر بیان توضیح می‌ دهیم برای قومی که شکر خدا به جای آرند.” سوره اعراف ( آیه ۵۸).

این مطلب نشان می‌دهد که اگر چه اراده خداوند برای رشد گیاه لازم است، اما حاصل خیزی زمین نیز شرط است. برخی از بزرگان دین اسلام، به ویژه اشعری، از آیاتی از قرآن کریم استفاده کرده اند، مانند: {مسخراتٍ بأمره} “تابع امر او هستند”، سوره اعراف – آیه 54، و نیز آیاتی که دلالت بر وقوع معجزه برای رد قاعده علیت در عالم مادی وجود دارد، چنانچه هر رویدادی را به اراده خداوند نسبت می دهند، پس می فهمند که رابطه بین آن چه را علت می پندارند و آنچه را که به نظر می رسد نتیجه می دانند. بر این اساس، مثلاً آتش عامل پنبه سوزی نیست، بلکه خداست که پنبه را بسوزاند، اگر خدا نخواهد پنبه نمی سوزد. این علما معتقد بودند که تصدیق علل ثانویه موجب انکار قدرت خداوند می شود. فیلسوفان مسلمان بر اساس داده های زیر به اندیشه اشعری پاسخ دادند:
. هم‌ زمان بودن دو علت که بر یک چیز تأثیر می‌گذارند، در صورتی که رابطه بین آن دو، رابطه افقی باشد، محال است. اما ممکن است – در نظام عمودی علل – هر حادثه‌ای به خدا نسبت داده شود زیرا خداوند به آن وجود می‌بخشد ولیکن تأیید از طریق ابزار خاصی انجام می شود.

. برای موجودات مادی، آنچه دلیل نامیده می شود دلیل کافی نیست، بلکه دلیل میانی یا فرعی است که راه را برای عطای خداوند هموار می کند.

صدر الدین شیرازی در تبیین دیدگاه فیلسوفان مسلمان می گوید: گروهی دیگر از فیلسوفان و گروهی نخبه از ائمه علما هستند که معتقدند اشیاء در وهله اول از حیث پذیرش وجود متفاوت هستند. بعضی از اشیاء مشمول وجود نیستند مگر اینکه وجود دیگری مقدم بر آنها باشد، همان گونه که یک حادثه بعد از ماده می آید. بر این اساس، آفریدگاری که توانایی او حد و مرزی ندارد با توجه به قابلیت ها از طریق سیستمی خاص و با توجه به قابلیت های خاص این نظام وجود می بخشد. برخی مستقیماً از خدا سرچشمه می گیرند، برخی از واسطه یا واسطه ها سرچشمه می گیرند و در نهایت هیچ شیئی وجود ندارد مگر اینکه اسباب و پیش نیازهای آن محقق شوند. خداوند به تنهایی علت بدون علت است و مقتضیات وجود ناشی از نقصان توانایی حق تعالی نیست بلکه ناشی از ضعف در استقبال کننده مبدأ یا سرچشمه است. پس چگونه می توان نیاز یا کمبودی را در خالق تصور کرد در حالی که همه ابزارها و روش ها از خالق است؟ بنابراین خداوند متعال برای خلق چیزی نیاز به واسطه ندارد.

اما نسبت به معجزات، هر چند که منجر به تخریب زمینه قوانین طبیعت می شوند اما این بدان معنا نیست که قانون باطل است یا قانون علیت نقض شده است. زیرا ممکن است با استفاده از قانون دیگری از طبیعت (مثل خنثی کردن اثر نیروی جاذبه توسط نیروی الکترومغناطیسی) یک قانون را بی اثر و خنثی کرد. مشکل اینجاست که ما هنوز به آگاهی از تمام قوانین جهان هستی نرسیده ایم. با ظهور نظریه کمیت در فیزیک و پذیرش اصل نادرستی یا شک گرایی هایزنبرگ به معنای قاعده تصادف در جهان کوچک (میکروسکوپی)، برخی از دانشمندان مسلمان شروع به احیای نظریه متروک اشاعره کردند و به نظریه کمیت برای حمایت از دیدگاه خود متوسل شدند. این امر مورد انتقاد دانشمندان مسلمان معاصر قرار گرفت. آنها در پاسخ به این تصور، تحلیل زیر را به کار گرفتند:

. انکار اصل علیت در عالم کوچک به معنای محو این اصل در رابطه با کل جهان است، زیرا علیت کل عالم را در کنار هم نگه می دارد. یا به قول شبستری صوفی ایرانی: اگر یک قطعه را از جایش بردارید، تمام هستی فرو می ریزد.

. تعمیم نتایج تعداد محدودی از آزمایش ها به قوانین کلی نمی تواند معقول باشد مگر اینکه اصل علیت وجود داشته باشد. پلانک Planck این نظر را بسط داد و گفت: طبیعی است که گفته شود قانون علیت چیزی جز یک فرض نیست; اگر یک فرض باشد، مانند بسیاری از مفروضات دیگر یک فرض نیست، بلکه یک فرض اساسی است زیرا بیانگر فرضیه ای است که برای معنی و منطق دادن به کاربرد همه مفروضات در تحقیقات علمی ضروری است، زیرا هر فرضی که نشان می دهد که یک قاعده خاص، اعتبار اصل علیت را پیش فرض می گیرد.

. عدم امکان پیش‌ بینی دقیق در میدان اتمی ناشی از نا آگاهی ما از قوانین جبر حاکم بر جهان کوچک است. این ممکن است به دلیل فقدان ابزار های آزمایشی لازم یا ناتوانی در اندازه‌ گیری تأثیرات ناظر بر آزمایش باشد.

. انکار اصل علیت به معنای نفی تحلیل عقلی است و از آنجایی که هر دلیلی دلیل بر قبول نتیجه مطلوب ما تلقی می شود و اگر پیوند بین برهان و نتیجه ضروری نباشد، برهان نمی تواند منجر به نتیجه شود. در این صورت هیچ چیز نمی تواند نتیجه اثبات باشد، همچنان که هر برهانی ممکن است به هر نتیجه ای منجر شود. خلاصه اینکه علم باید اصل علیت را بپذیرد تا وجود علم موجه شود.

تلگرام
WhatsApp
چاپ

الَّلهُمَّ صَلِّ على سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ ٱلوَصــفِ وَٱلوَحْيِ وَٱلرِّسَالَةِ وَٱلحِكْمَةِ وَعَلى آلِهِ وَصَحـبِهِ وَسَلِّمْ تَسليماً