مجاهدت در اسلام

مجاهده : از ریشه جهد مشتق شده و به معنی طاقتی است که برای عملی معین به خرج داده می شود . در شریعت اسلامی : مجاهده ، هر مبارزه ای است که بین حق و باطل انجام شده و هدف از آن نیز وجه و رضای خدای تعالی است، خداوند فرموده است : ( جاهدوا فی سبِیلِ اللَّه بِأَموالهِم وأَنْفُسهِم/ بهتو) . ۲۰ یعنی : با مال و جان خود در راه خدا جهاد کردند. و همچنین فرمود(وجاهدوا فی اللَّه حقَّ جِهاده/ (حج ۷۸ یعنی : در راه خدا جهاد کنید، جهادی که مطابق با حقیقت جهاد باشد

اقسام مجاهده

از آنجا که شریعت اسلامی در پی نظام بخشیدن به تمام جهان (اعم از جهان و انسان) است احکامی را بنیان مینهد که با دو عالم گفته شده تناسب داشته و باطل را با شکلها و صورتهای مختلف آن از میان ببرد .از این رو میتوان گفت مجاهده در اسلام بر دو نوع است .

نخست : مجاهده با کفار که در مبارزه با کفار و مشرکین در عالم بیرونی نمود پیدا کرده و جهاد اصغر نامیده میشود .

: دوم مجاهده با باطل که در مبارزه با هوای نفسانی و شهوات در درون انسان نمود پیدا میکندو به جهاد اکبر توصیف می .شودبنا به آنچه که از پیامبران اعظم(ص ) پس از بازگشت از یکی از غزوه ها نقل شده، این دو نوع مجاهده در کنار هم قرار دارند، ایشان فرموده است : ما از جهاد اصغر به سوی جهاد اکبر بازگشتیم ، از ایشان پرسیده شد که جهاد اکبر چیست؟ پاسخ داد : جهاد با نفس. در اینجا حضرت رسول اعظم به جهاد با نفس صفت اکبر (یعنی بزرگتر ) می دهد، زیرا جهاد با دشمنان در جهان خارج، مکان و زمان و شرایط و ظرف معینی داشته و در جائی به پایان می رسد، به عبارت دیگر عرصه این جهاد در هر حال انتهائی دارد، در حالی که جهاد با نفس مکان و زمان و ظرف معین و ثابتی ندارد، یعنی مسلمان دائماً در پی سرکوبی شهوات و آرزوهای باطل و گمراه کننده است و به علّت همین استمرار و پیگیری (بزرگتر) نامیده می شود در مورد این که جهاد با نفس امر شده است : نفس، نخستین عرصه مخالفت میان مسلمان و خداوندگار اوست ، نفس رفیقی است نیرنگ باز که هم فجور و هم تقوا را در خود دارد، هم گشاینده راه هلاک است و هم نجات. زیرا خداوند میفرماید ( : ونَفْسٍ وما سواها فَأَلْهمها فُجورها وتَقْواها) شمس . ۸ /یعنی : سوگند به نفس و آنکس که او را آراست و فجور و تقوا را به او الهام کرد .

هنگامی که مسلمان در نفس خویش بر (هوی) پیروز شد و بر باطل تسلط یافت، در جهان نیز میتواند به راحتی با باطل و اهل باطل مواجه و رویا روی شود. از این رواست که حضرت رسول اعظم(ص ) فرمان مجاهده خستگی ناپذیر با نفس را صادر میکند و میفرمای (: د همانطور که با دشمنان خود پیکار میکنید با نفسهای خود نیز پیکار کنید) و همچنین میفرماید ( : با گرسنگی و تشنگی با نفسهای خود جهاد کنید زیرا پاداش چنین کاری همچون اجر مجاهد راه خداست ) .

مقام مجاهد راه خدا

حضرت رسول اعظم(ص) فرمود : مجاهد کسی است که در راه خدا با نفس خویش جهاد کند از این حدیث شریف می فهمیم که مقام مجاهدی که در راه خدا با نفس خویش پیکار می کند از مجاهدی که با دشمنان در عالم خارج می جنگد بالاتر است. همچنین در می یابیم که

۱-هرکس نخست با نفس خود و سپس با دشمنان مجاهده کند به مقام مجاهد راه خدا رسیده است .

۲- هرکس که با نفس مجاهده کند و فرصت محاربه و جنگ با دشمنان برایش فراهم نگردد باز هم به مقام مجاهده کامل رسیده است .

۳- هرکس که بدون مجاهده با نفس با دشمن مبارزه کند به این مقام بزرگ نمیرسد. از این رو است که امام علی هشدار می دهد که نخستین علّت ترک جهاد با کفار، ترک جهاد با نفس

است. ایشان میفرماید : اولین جهادی که آن را ناخوش دارید جهاد با نفس هایتان است تا آنجا که گفته می شود امام علی (ع) دو شمشیر داشت، شمشیری که به وسیله آن با نفس خویش جهاد می کرد و شمشیر دیگری که بوسیله آن با کفار می جنگید .

علما و فقهای امت اسلامی از احکام شرعی مربوط به جهاد اصغر سخن می گویند زیرا این احکام در دایره اعمال ظاهری و در چارچوب تخصص آنها قرار دارد. آنان این احکام را با استناد به علم اصول شریعت و به تناسب شرایط جدید استنباط می کنند. اما احکام شرعی مربوط به جهاد اکبر را پیران کامل طریقت ق( ) بنا می نهند زیرا این امر مربوط به اعمال قلب است که آنان راه درمانش را از طریق روح از حضرت رسول اعظم( ص ) به ارث برده اند. هر شیخ مرشد راه خاصی را وضع میکند که با آن عنان نفس گرفته شده، از شدت شهوات کاسته شده و مرید تربیت گردد، به این راه ریاضت گویند. هنگامی که مسلمان بر راه طریقت سلوک کرد و احکام مجاهده باطنی (ریاضات) را از شیخ مرشد خود دریافت داشت شایستگی امور ایمانی بسیاری را پیدا می کند که یکی از آنها انجام احکامی است که علما برای جهاد اصغر وضع کرده اند

گفته وها نظرات عارفان در مجاهده و ریاضت:

مشایخ و عارفان (ق) نفوس خود را وا می دارند تا به خدا و رسولش رو کرده و از هر چه که غیر آن است روبرو گردانند آنها خویش را بر آن می دارند که خطورات، اراده، نیت، کارها، خوردن، نوشیدن، پوشیدن، خواب، سخن گفتن، سکوت، نگاه، فکر، گوش کردن، جمع شدن و پراکنده شدن و سایر حرکاتشان تنها برای خدا باشد و در استفاده از آنچه که برای نفس ضروری است تنها به حد ضرورت اکتفا کنند. آنها نفس خود را وادار می کنند که کم بخورد و کم بخوابد از سخن گفتن دوری کند، از خلق کناره گیرد، به صفات نیک آراسته شده و از صفات ناپسند خالی گردد. آنان نفس خویش را به دوام مراقبه می خوانند، مراقبه یعنی این که او مداوماً به خدای تعالی نظر داشته و در هر نفَس بداند که خداوند به او نگاه می کند و بر او اطلاع دارد و همچنین وقت خود را فرو رفتن در یاد خدا و دوری از تنبلی و بیهودگی و ترک شهوات بگذرانداین تا آنجاست که بعضی از آنها بیش از چهل سال نفس خود را از چیزی که طلب می کند باز می دارند. در میان آنان کسانی هستند که سالها در گرما و سرما و برف و رنج و سختی های دیگر در یک جا می مانند تا آن که سر انجام به آرزوی خود می رسند و در آ ن هنگام گوئی که هرگز آن سختیها وجود نداشته است زیرا لذت وصال دیگر چیزی از آن رنجها باقینمی گذارد. پیران عارف همواره مریدان خود را به نزدیک شدن به کارهائی امر می کنند که نفسشان را می شکند و حتی ذبح می کند، آنان آنقدر این کارها را تکرار می کنند تا انجامش برایشان ساده و تلخی اش تبدیل به شیرینی گردد و حتی دنیا را بدون آن ناخوشایند بدانند آنان این کارها را بر اساس نظر پیران ربانی انجام می دهند .

آخرین مطالب

تلگرام
WhatsApp
چاپ

الَّلهُمَّ صَلِّ على سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ ٱلوَصــفِ وَٱلوَحْيِ وَٱلرِّسَالَةِ وَٱلحِكْمَةِ وَعَلى آلِهِ وَصَحـبِهِ وَسَلِّمْ تَسليماً