جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

قلبها در گستره‌ی ذکر

ذکر خدای عزوجل روشنایی چشم ها و شادی جان هاست. باذکر خدا نعمت ها جذب و بلاها دفع میگردد ذکر خدا نعمتی عظیم و موهبتی بزرگ است و لذتی دارد که تنها کسی که آن را چشیده، درک میکند. یکی از کسانی که لذت ذکر خدا را چشیده می‌گوید: به خدا سوگند ما در لذتی به سر می‌بریم که اگر پادشاهان و شاهزادگان می‌دانستند با ما بر سر آن با شمشیرهایشان می‌جنگیدند. ذکر خدا بزرگترین چیزی است که زبان برای آن گشوده می شود و دل آن را درمی‌یابند و باید زبان و دل باهم باشند تا ثمره‌ی ذکر به بار بنشیند و بنده آثارش را احساس کند.

 

خداوند متعال خرمندان را چنین وصف می کند: «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» پس آنان همزمان با اینکه ذکر خدا را در همه‌ی احوال‌ دارند به خلقت آسمانها و زمینها نیز می‌اندیشند.

 

یکی از عارفان میگوید: مادامی که ذکر در قلب نباشد، ذکر زبانی نیز اعتباری ندارد. ذکر خدا به خاطر بزرگی اش باعث ایجاد هیبت و ترس و ذکر خدا به خاطر قدرتش، باعث ایجاد خوف و ذکر خدا به سبب نعمتش، باعث ایجاد عشق و شکرگزاری و ذکر خدا به خاطر فضل فاخرش، باعث ایجاد اندیشه واعتبار می‌گردد؛ بنابراین مؤمن هرگز نباید از ذکر خدای متعال در هیچ شرایطی دور شود.

 

حیات برای کسی که ذکر می‌گوید

 

منظور ما از حیات در اینجا حیات جسمی نیست که میان انسان و سایر موجودات زنده مشترک است بلکه منظور حیات روح است، حیاتی که خداوند در این آیه می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا للهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ» و این زندگی با استجابت به فرمان خدا و پیامبر خدا محقق می‌گردد؛ و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «مثل کسی که ذکر پروردگارش را می‌گوید با کسی که ذکر خدا را نمی‌گوید مثل زنده و مرده است» از مظاهر این زندگی، اطمینان و یقین قلب به خدای متعال است و در ادامه آیه بالا چنین آمده است: «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ» این یعنی که میان زندگی و قلب یک رابطه ی قوی و مستقیمی وجود دارد ومانع شدن خدا بین آدمی و قلبش به معنای مرگ قلب و عدم بهره مندی اش از موعظه و پند است.

 

ذکر خدا تنها راه اصلی دست یابی به این یقین قلبی است که مصداق آن را در این آیه می‌بینیم: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» از صفات افراد متواضع این است که آنها هرگاه ذکر خدا گفته شود دل هایشان بترسد. خدای سبحان و تعالی قلب مرده ای که با ذکر متاثر نمی شود را این چنین می ترساند: «فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللهِ أُولَئِكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ» ارتباط اطمینان یافتن قلب با ذکر در این است که هرگاه بنده ای اسماء و صفات خدا از جمله رزاق، فتاح، وهاب، کریم، باسط را ذکر کند بر رزقش اطمینان یابد و هرگاه اسما خدا از جمله غفور، رحيم، تواب و العفو را ذکر گوید بر آمرزش گناهان و پوشیده شدن بدی‌هایش اطمینان یابد و هرگاه اسمائی چون علیم، خبیر، سمیع و بصیر را بگوید اطمینان یابد که هرچه برایش رخ داده تنها به دست تقدیر و علم خدای متعال است و چون اسمائی مانند قادر، منتقم و جبار را ذکر کند از توانایی خداوند متعال در انتقام از متکبران و دفع توطئه متجاوزان و دفع ستمگران مطمئن شود؛ بنابراین زندگي کردن با نام ها و صفات خداوند باعث می شود قلب آرامش و یقیین به دست آورد و نفس سالم سلامت باشد و ایمان و یقین قلبی با غلبه بر شیطان کامل می‌گردد شیطانی که با خود عهد بست تا انسان را گمراه کند و او را وسوسه نماید و ایمان و یقین انسان به پروردگار را برهم زند و میدانیم که ذکر خدا سلاح تند و زهرآگینی د رمواجهه شیطان است به گونه‌ای که درباره ی شیطان چنین آمده است: «إن الشيطان واضع خطمه على قلب ابن آدم، فإذا ذكر الله خنس، وإذا نسي الله التقم قلبه فوسوس: شیطان بینی خود را بر قلب انسان میگذارد پس آن هنگام که انسان ذکر خدا را گوید از حیرت بینی اش کج شود و اگر خدا را فراموش کند قلب انسان را ببلعد و وسوسه کند.» (به روایت حافظ موصلی) اگر زندگی قلب، سالم باشد زندگی جسم نیز سالم و اگر زندگی قلب فاسد باشد زندگی جسم را نیز فاسد می‌کند و سلامتی حیات قلب، تنها با ذکر خدا و تفکر در اسماء وصفات خداوند است که محقق می‌گردد. سپس به حوزه ی دیگری از زندگی در گستره‌ی ذکر می‌رسیم و آن زندگی زبان است؛ در وصیتی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حبیب یکی از صحابه اش می‌کند حیات زبان به خوبی متجلی است. پیامبر می فرماید: «همیشه زبانت را با ذکر خدا تر کن» (روایتگر ترمذی). هم چنین فرموده اند بهترین اعمال نزد خدا این است درحالیکه زبانتان از یاد خدا مرطوب است بمیرید (روایتگر ابن حبان و طبرانی از معاذ)

 

رطوبت در زراعت، نشانه‌ی طراوات و سرسبزی و زندگی است و تر و مرطوب بودن زبان نشانه‌ی ادامه‌ی عناصر زندگی برای انسان است و نقطه‌ی مقابل رطوبت، خشکی و سفتی است و نشان‌دهنده‌ی سختی و مرگ و قساوت است و از مظاهر زندگی در گستره ی ذکر حیات چشم هاست و نشانه حیات چشم، اشک برای ترس از خداست همانطور که پیامبر فرمود هفت تن هستند که خداوند در روزی که هیچ سایه‌ای جز سایه ای او نیست به آنان زیر سایه خویش سایه می دهد که یکی از این هفت تن مردی است که ذکر خدا را انجام می دهد و اشک از چشمانش جاری می‌شود قرطبی می‌گوید: اشک چشم طبق حال ذکر کننده و طبق آنچه برایش آشکار می‌شود می باشد در حالت اوصاف جلاله اشک، به خاطر ترس از خداست و در حالت اوصاف جمال، اشک به خاطر شوق به سوی خداست.

 

یکی از اهالی علم می‌گوید: «هرکس، شخصی که مورد امتحان شده (مبتلی) را ببنید و اشک از چشمانش روانه شود وی از ذاکرین است زیرا مومن هرگاه افراد مورد امتحان را ببیند، اشک می‌ریزد چون مومن خدا را به خاطر نعمت خدا، ذکر می‌کند بنابراین هنگام ریزش اشک گویا او خدا را با زبانش ذکر کرده است.

 

عارفی می‌گوید: «مومن با تمام وجودش خدای متعال را متذکر می‌شود زیرا او خدا را با قلبش ذکر می‌کند پس تمام اعضای بدنش با ذکر او آرام می‌گردد و هیچ عضوی نمی‌ماند مگر اینکه ذکر بگوید مثلا هرگاه دست او به چیزی دراز شود ذکر خدا را می‌کند و از چیزی که خدا نهی کرده دست می‌کشد و اگر پایش را به سوی چیزی بگشاید ذکر خدا را می‌کند و چشمش را ازمحارم خدا می بندد و این چنین چشم و زبان و اعضای دیگر بدنش با مراقبت خدای متعال و مراعات فرمان خدا و شرم از نگاه خدا در امان می‌ماند و این همان ذکر کثیری است که خداوند در قرآن بدان اشاره کرده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيرًا * وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلا»

 

ذکر پس از ذکر

 

در دنیا فقیر کسی است که ثروتمند را ذکر و ضعیف کسی است که قدرتمند را ذکر گوید اما درباره‌ی خدای متعال موضوع متفاوت است خدای متعال با بنده اش از باب فضل و کرم برخورد می‌کند. خدای متعال به ما فرموده است که نه تنها هر کس او را ذکر کند ذکرش می‌کند بلکه او را در میان جماعت مردم یاد و ذکر می‌کند و این نهایت لطف و منت است.

 

خداوند می فرماید: «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» حسن بصری در مفهوم این آیه چنین می‌گوید: «خداوند فرموده بر شما واجب نمودم مرا یاد کنید تا در اموری که بر شما نسبت به خودم واجب کردم شما را یاد کنم» و سعید بن جبیر در این باره می‌گوید: مرا با طاعتم یاد کنید تا شما را با رحمت و مغفرتم یاد کنم پس چه شرف و فضیلتی است در اینکه خداوند عظیم و قوی و غنی بنده‌ی ضعیف وفقیر را یاد کند و بی شک ذکر مابعدِ ذکر است پس مرا با تواضع یاد کنید تا شما را با فضل یاد کنم مرا در سحرها یاد کنید تا شمارا شب و روز یادتان کنم مرا با تلاش یاد کنید تا باجود و بخشش یادتان کنم مرا با ثنا و ستايش یاد کنید تا شما را باعطا یاد کنم مرا با پشیمانی یاد کنید تا شما را با کرم یاد کنم مرا در سرای نابود شدنی یاد کنید تا شما را در سرای باقی یاد کنم مرا در سرای رنج یاد کنید تا شما را در سرای نعمت یاد کنم مرا در سرای سختی یاد کنید تا شما را در سرای پر از نعمت یاد کنم.

 

یحیی بن معاذ می‌گوید: «ای غافل و ای جاهل اگر صدای قلم ها را در لوح محفوظ می شنیدی که دارد اسم تو را آن هنگام که مولایت را ذکرمی کنی می‌نویسد از شوق مولایت میمردی»

 

نهایت لطف و اوج و کرم است آن هنگام که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از قول پروردگار سبحان می‌فرماید ای فرزند آدم اگر مرا در نفس خود یاد کنی من نیز تو را در وجود خود یاد میکنم و اگر مرا در میان مردم یاد کنید من نیز در ملأ و میان حماعت یاد میکنم که خیلی بهتر است واگر وجبی به من نزدیشوی من ذراعی با تو نزدیک میگردم و اگر ذراعی به من نزدیکتر شوی من باعی به تو نزدیک می شوم و اگر به سمت من گام برداری من به سمت تو شتابان گام برمیدارم. (راوی احمد)

 

اما غفلت و پشیمانی از ویژگی‌های انسان است چه بیچاره است آدمی آن هنگام که پروردگارش را فراموش می‌کند. هر عملی جزایی مثل خود دارد آنطور که خدا می‌فرماید: «نسو اللهَ فَنَسِيَهُمْ» چه مجازان سخت و شدیدی است و فراموشی خدا عجب بدبختی است زیرا هرگز در زمین و در ملا اعلی ذکری نخواهد داشت و در دنیا و آخرت از گمشدگان است. خدا می فرماید: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى * قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا * قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَى» پس فراموشی آیات خدا در دنیا، سبب فراموشی بنده در آخرت است و بدتر از آن این است که خداوند خودش بنده را فراموش کند از این رو خدای سبحان و تعالی به بندگان هشدار داده و می‌فرماید: «وَلاَ تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ»

تلگرام
WhatsApp
چاپ

الَّلهُمَّ صَلِّ على سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ ٱلوَصــفِ وَٱلوَحْيِ وَٱلرِّسَالَةِ وَٱلحِكْمَةِ وَعَلى آلِهِ وَصَحـبِهِ وَسَلِّمْ تَسليماً